سید علی،سیدی ابرزگه.خالق مهربان.در زندگی خود کینه از کسی به دل نگیر....

سید علی،سیدی ابرزگه.خالق مهربان.در زندگی خود کینه از کسی به دل نگیر....

خداوندا......انسانم ....انسانی از نسل ادمیت......با دلی کوچیک و دست خالی..........بدون شرم ........از ادم های اطرافم که مسخره ام میکردن .......اری با شما هستم ........ایا با جیب خالی کسی شام به شما می دهد .....ایا با جیب خال میشود یک روز در زیباترین برج کشورت تفریح کرد......اون هم در این دنیای عجیب و پر از رنگ های شیطانی .........شب بود اری به یاد دارم .شب بود و مهتاب در اسمان ........تنها بودم تنهای تنها .....نشستم روی کرسی چوبی که مردم ابادیم برای نشستن در زیر سایه درخت نهاده بودن .....انسانی با رویاهای زیاد ومحال.......تنها بودم بجز کسی که همیشه حرفهایم را میشنید و میدید کسی نبوده.....انسانی که هرگز همه چیزو برا ی خودش نخاسته .به مادیات اهمیت نمیدادم ....وهمیشه خوشحال میشدم با صدای خنده کودکان......و من حرف های جگرم را اتیش میزد ...واشک مثل همیشه از چشمانم سرازیر میشد ودلتنگ ...ودلتنگ......به اسمان نگاه کردم ونجوا کرئم با خالق هستی ......هی هات .اگر انسان ها حقیقت را میدانستند اینقدر. طمعه نمیکردن .......که اگر حقیقت زندگی.ر ا بدانستن هرگز دل کسی را نمی شکستن .هرگز ظلم نمیکردن .....چشمم به برگ درخت بلوط افتاد که جدا شد از شاخه.....واز بالا به پاین امدنش به اندازه پلک زدن بیشتر نبود .....خیره شدم .....پیش خودم فکر کردم ....زمان چقدر زود گذشت .و موقع رفتن است.....

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: ابرزگه ابکری شهرستان لنده دل نوشته های سید علی سیدی ابرزگه
[ سه شنبه 30 دی 1399 ] [ 15:58 ] [ -سید علی سیدی ابرزگه ]
[ ]